پس از عملیات رمضان دو منطقه رملی فکه و منطقه آبگرفته هور، برای نبرد با دشمن مورد مطالعه قرار گرفت و به ترتیب عملیات والفجر مقدماتی و خیبر در این دو منطقه به اجرا در آمد.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
عملیات خیبر عملیات مهمی در تاریخ دفاع مقدس است و اولین عملیات آبی - خاکی قوای مسلح ایران هم به شمار میرود که اساس طرحریزی نبردهای گسترده دیگری چون بدر، والفجر8 و کربلای 5 شد. این عملیات در دو محور مستقل اجرا شد: در محور زید، نیروی زمینی ارتش و در محور هورالعظیم، سپاه فرماندهی عملیات را به عهده داشت. در محور زید پیشروی میسر نشد. ولی در محور هور که خود به چهار محور فرعی العزیز، القرنه، جزایر مجنون و طلائیه تقسیم شده بود، اغلب اهداف تصرف شد.
از سوی دیگر دشمن در این عملیات به طور بیسابقهای از سلاح شیمیایی استفاده کرد. فرماندهان بزرگی چون شهید همت، شهید حمید باکری و اکبر زجاجی در این عملیات به شهادت رسیدند. جانباز مرتضی بختیاری در عملیات خیبر فرمانده گردان 14 معصوم(ع) از لشکر 8 نجف بود و پیشروی خوبی در این عملیات داشت. بختیاری در گفتوگویی روند انجام عملیات را تشریح میکند و اطلاعات و جزئیات زیادی را بازگو میکند.
جبهههای ما در سالهای اولیه جنگ آمادگی انجام عملیاتی بزرگ در وسعت عملیات خیبر را داشت و رزمندگان به لحاظ روحی و روانی آماده اجرای عملیات بودند.
پیش از عملیات خیبر برای مدتی جبههها دچار رکود شده بود، اما با انجام عملیات والفجر4 دوباره اوضاع در جبههها برگشت و همه چیز برای انجام یک عملیات بسیار بزرگ آماده شد. زمان شروع عملیات خیبر سوم اسفندماه سال 1362 بود که رزمندگان طی آن توانستند سر پل بروند و منطقه را بگیرند. از نظر سیاسی و نظامی و. . . همه چیز مهیای انجام یک عملیات بزرگ بود و رزمندگان شرایط خوبی را تجربه میکردند. وضعیت روحی و روانی جبههها و رزمندگان در بهترین شرایط قرار داشت. بیشترین نیرویی که تا آن زمان در جبههها حاضر شده بودند برای همین عملیات خیبر مهیا شدند. طرح «لبیک» شور و اشتیاق زیادی بین مردم و رزمندگان ایجاد کرده بود. بسیج عمومی به تمام معنا انجام گرفته بود تا عملیات خیبر انجام شود. در کنار اینها عملیات خیبر اولین عملیاتی بود که به صورت آبی، خاکی و هوایی انجام میگرفت. در هر سه جبهه نیروهای خوب و زیادی توانستند با هم هماهنگ شوند. ارتش و سپاه هماهنگی خوبی در این عملیات داشتند. نیروی دریایی هم در آب رزمندهها را با قایق آموزش میداد و موقع عملیات آنها را به هورالهویزه میبرد و میآورد. هوانیروز هم هلیبردمان میکرد تا برای نفوذ در عمق مشکلی نداشته باشیم.
رزمندگان کاملاً توجیه بودند که قرار است این عملیات به این سبک و سیاق انجام شود؟
یک سال به صورت مخفی روی عملیات خیبر کار شده بود. بچههای اطلاعات و شناسایی یک سال روی این عملیات کار کرده بودند و هیچ اطلاعاتی تا قبل از عملیات به بیرون درز نکرد. زمانی که عملیات شروع شد ما در مناطق دیگری کار میکردیم و یک دفعه به صورت غافلگیرکنندهای برای انجام عملیات ما را از منطقهای به منطقه دیگری بردند و آنجا توجیه کردند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. قبل از عملیات خیبر، فرمانده سپاه امیدوار بود تا با یک عملیات قدرتمند، هم به رزمندگان در غرب کشور که فکر میکردند عملیات در جنوب ناممکن شده، پیامی بدهد و هم بتواند دشمن را دچار یک غافلگیری بزرگ کند. طرح عملیات خیبر بعد از آزادسازی خرمشهر خیلی اهمیت داشت و میتوانست تأثیری جدی در روند جنگ داشته باشد. نیروهای شناسایی تا پاسگاههایی که افراد محلی حضور داشتند رفته بودند، فیلمبرداری کرده بودند و اطلاعات خوبی به دست آورده بودند. در منطقه فیلمهای گرفته شده را نشانمان دادند. توجیه نیروها طوری صورت گرفت که همه برای انجام این عملیات آمادگی کامل داشتند و میتوان گفت تمام کشور آماده انجام یک عملیات بزرگ بود.
در خصوص حفاظت اطلاعات، برنامه خاصی در نظر گرفته شده بود تا دشمن متوجه برنامههایمان نشود؟
در عملیات والفجر مقدماتی که در منطقه پدافندی برای آموزشهای عملیات آماده میشدیم دشمن بیشتر از طریق ماهوارههای هوایی متوجه حضورمان میشد و لو میرفتیم. تجمع نفرات، نیروها و چادرها را میدیدند و اگر ستون پنجم هم میتوانست خبری را منتقل کند امکان لو رفتن عملیات به وجود میآمد ولی در این عملیات چون قراربود اول در جبهههای میانی و سمت مهران باشد و یک دفعه به سمت جنوب تغییر یافت، اصل غافلگیری کاملاً رعایت شد. رعایت اصل غافلگیری نکته بسیار مهمی در فریب دشمن است و اگر تا آخرین لحظه این غافلگیری به درستی صورت میگرفت دشمن به سختی امکان پی بردن به برنامههایمان را پیدا میکرد. همچنین نیروهای اطلاعات، خیلی روی این عملیات کار کرده بودند. اطلاعات کاملاً حفظ شده بود و برعکس والفجر مقدماتی که مشکلاتی در زمینه حفظ اطلاعات به وجود آمد تا زمان عملیات توانستیم اطلاعات را حفظ کنیم و به موفقیت برسیم. در ضمن فعالیتهای شناسایی این عملیات با توجه به رعایت اصل حفاظت، به نیروهای بومی سپاه خوزستان واگذار شد. دیگر آنکه تغییر در سازمان رزم سپاه پاسداران ایجاد انجام عملیات آبی – خاکی را به وجود آورد. بر همین اساس، یگان دریایی سپاه با نام قرارگاه نوح تشکیل شد. در عین حال، برای جلوگیری از هوشیاری دشمن، قرارگاه دریایی سپاه در بوشهر فعال شد تا به این وسیله تلاش جدید به منظور افزایش فعالیت در خلیج فارس تلقی شود.
با انجام این عملیات دوباره میتوانستیم دست بالا را در جنگ داشته باشیم؟
اهداف عملیات خیلی گسترده بود و هر چند همه لشکرها نتوانستند به اهداف نهایی مورد نظر برسند ولی نتیجه نهایی عملیات و ضربهای که به عراق وارد کرد نتایج بسیار قابل قبول و مثبتی برایمان داشت. لشکر خودمان و لشکر 31 عاشورا تا نزدیکی جاده بصره هم رفتیم اما چون از جناح دیگر پشتیبانی نشدیم مجبور شدیم به سمت طلائیه برگردیم. در مراحل اولیه صد در صد موفق شدیم اهدافمان را تأمین کنیم. بعد از آن هم چون جزایر را گرفته بودیم همین یک موفقیت بزرگ برایمان بود. با اینکه در این عملیات سپاه نتوانست به هدف اصلی خود که تصرف بصره بود دست یابد اما نیروهای رزمنده توانستند جزایر مجنون را تصرف کنند که از نظر نظامی یکی از شگفتانگیزترین طراحیهای جنگ به حساب میآید.
هرچند در مراحل بعدی یا در سراسر جبهه بعضی اهداف را نتوانستیم بگیریم. این ملحق نشدن لشکرها به هم به لشکرهای دیگر هم ضربه میزد. همین که خودمان از جناحین پشتیبانی نشدیم برایمان مشکل به وجود آورد. ما در منطقه محاصره شدیم و تلفات دادیم. عملیات خیبر را باید جزو عملیاتهای موفق دوران دفاع مقدس بدانیم. چون در خاک عراق اتفاق افتاد و رزمندگان توانستند از آب 30 کیلومتری بگذرند که همین کار خیلی بزرگی بود. اگر الان به جبهههای سوریه و عراق نگاه کنید میبینید یک جزیره بینشان است و نمیتوانند از آن عبور کنند. اما ما از 30 کیلومتر آب عبور کردیم و خودمان را به آن سمت رساندیم. این در شرایط جنگی خیلی کار بزرگی است. اگر به جنگ موصل نگاه کنید میفهمید ما با عبور از رودخانه هورالهویزه چه کار بزرگی انجام دادیم.
حضور فرماندهان بزرگ مثل باکری و همت چقدر در روند بالا بردن میزان موفقیت عملیات تأثیر داشت؟
برادرهای باکری و شهید همت از چهرههای شاخص این عملیات بودند. حمید باکری خودش ما را تا منطقهای هدایت کرد و درست همان جا شهید شد. یعنی ببینید تا چه اندازه همراه با نیروها راه آمده بود. کسی که جانشین لشکر و فرمانده بوده اینطور با پای پیاده ما را تا بعد از جزایر برد و به نقطهای رسید که وسط تانکها گیر افتاد و به شهادت رسید. کاری که شهید حمید باکری انجام داد کار بسیار بزرگ و ارزندهای بود. عظمت کار شهید باکری هم آن زمان و هم در حال حاضر فراموش نشدنی است. شجاعتی که این مرد بزرگ به خرج داد برای همیشه در تاریخ جنگ ماندگار شد. شهید همت در جریان عملیات خیبر به همرزمانش گفته بود که باید مقاومت کرد و مانع از بازپس گیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم یا جزیره مجنون را نگه میداریم. در آخر هم نیروها پیکر بدون سر و دست حاج ابراهیم را توانستند از روی لباسهایی بشناسند که مسئول تدارکات لشکر به او داده بود. برادران باکری و شهید همت از جاودانههای جنگ هستند که با سیر و منششان درسهای بزرگی به همهمان دادند.
نیروهوایی و هوانیروز تا چه اندازه در پیشبرد عملیات نقش داشتند؟
هوانیروز ما را هلیبرد و در عراق پیاده میکرد و خیلی نقش بسزایی داشت. اولین عملیاتی بود که ما از این طریق عمل میکردیم و برای ارتش هم تجربه نخستین بود. دریایی هم در حد قایق برای انتقال نفرات بود. همین کارهای به ظاهر معمولی در شرایط جنگی که زیر نظر شدید دشمن انجام میشد واقعاً سخت و دشوار بود. این در حالی است که ما امکانات زیادی هم نداشتیم و به سختی کارها را انجام میدادیم. شناسایی یکساله منطقه و پیدا کردن راههای نفوذ کمک بسیار زیادی به رزمندگان کرد. وقتی عملیات شروع شد عراقیها خیلی غافلگیر شدند و فکر نمیکردند ما شب اول جزایر را بگیریم. روز اول هیچ کاری نتوانستند بکنند ولی روز دوم جزایر را محاصره کردند. بیشترین گلوله و مهمات را عراق تا آن زمان در عملیات خیبر استفاده کرد. 25 روز جزیره را با خاک یکسان کرده بودند. همچنین حملات و بمباران شیمیایی ارتش عراق کار را برای رزمندگان خیلی سخت و دشوار کرده بود. صدام برای نخستین بار گستردهترین حملات شیمیایی را برای در هم شکستن پیشروی رزمندگان اسلام به کار گرفت. فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بودکه ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی خاکستر چیز دیگری باقی نیست.
این عملیات چه تبعاتی برای طرف مقابل و چه بازتابهایی در سطح بینالمللی داشت؟
عراقیها اصلاً پیشبینی نمیکردند نیروهای ایرانی بتوانند از هورالهویزه بگذرند. صدام گفته بود هیچکس از آب هورالهویزه نمیتواند عبور کند. اعلام کرده بود هرکسی که بتواند این سمت بیاید شاهکار کرده است. میگفت از سمت پاسگاه زید تا دندان مسلح هستیم و تمام سپاه سوم را آرایش داده بود و فکر نمیکرد ایرانیها به این سمت برسند. وقتی ما رفتیم خیلی برایشان سنگین بود و کاملاً غافلگیر شده بودند. ما پشت سرشان پیاده شدیم. تا نزدیک مقر سپاه سوم عراق هم رفته بودیم و آنجا عملیات تغییر کرد و باید به سمت طلائیه برمیگشتیم و آنجا را باز میکردیم. این عملیات ضربه مهلک و بزرگی به عراق زد. این اندازه پیشروی را غیر از فاو در عملیات دیگری نداشتیم. نفوذ رزمندگان شوک بدی به عراقیها وارد کرد. عملیات خیبر تأثیر بسزایی در روند جنگ داشت. از نظر نظامی، ورود قوای ایران به خاک عراق یک تحول جدید به حساب میآمد زیرا جزایر مجنون یکی از مناطق استراتژیک به شمار میرفت. نبوغ ایرانیها در عملیات خیبر به گونهای بود که رهبران عراق دست به تلاشهای متعددی زدند. صدام به کشورهای خلیج فارس هشدار میدهد که عراق خاکریز دفاع از آنها است، اگر این سد فرو ریزد طوفان در مرزهای خلیج فارس متوقف نخواهد شد.
عاشوراوحدت...
ما را در سایت عاشوراوحدت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8ashuraavahdatb بازدید : 321 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 3:14